خرید بی شمار با پول اندک
20 آذر 1395 توسط سكينه كارگر حاجي آبادي
در کتاب داستانهای شگفت شهید دستغیب از قول علم الهدی ملایری نقل میکند که فرمود:
در اوقات اقامت در نجف اشرف برای تحصیل علوم دینیه چندی برای معیشت در مضیقه بودم تا آنکه روزی برای تدارک نان برای عیال هیچ چیز نداشتم. از خانه بیرون رفتم و با حالت حیرت وارد بازار شدم و چند مرتبه از اوّل بازار تا آخر بازار رفتم و آمدم و به کسی هم اظهار حال خود نمیکردم پس با خود گفتم در بازار این طور آمد و رفت کردن زشت است، لذا از بازار خارج شدم تا نزدیک خانه حاج سعید رسیدم، ناگاه مرحوم (حاج سید مرتضی کشمیری) اعلی اللّه مقامه را دیدم به من که رسید ابتدایی فرمود: ترا چه میشود؟جدّت امیر المؤ منین نان جو میخورد و گاهی دو روز هیچ نداشت.
صفحات: 1· 2